از انقلاب نارنجي تا انقلاب آبي در اوکراين(1)
از انقلاب نارنجي تا انقلاب آبي در اوکراين(1)
از انقلاب نارنجي تا انقلاب آبي در اوکراين(1)
نويسنده:حبيب اله ابوالحسن شيرازي*
چکيده
واژگان کليدي: اوکرائين، انقلاب هاي رنگي، انقلاب نارنجي
اوکراين يکي از جمهوريهاي وابسته به اتحاد جماهير سوسياليستي شوروي بود که پس از فروپاشي اين اتحاديه و جدا شدن کشورهاي اقماري در شرايط خاصي قرار گرفت. اين کشور که از شرق و شمال شرق به روسيه، از شمال به بلاروس، از غرب به لهستان و اسلوواک و از جنوب به مجارستان، روماني و مولداوي محدود مي شود، داراي 50 ميليون نفر جمعيت است. اقتصاد اوکراين از ابتداي هزاره جديد ميلادي به اين سو، به لطف اتکا بر پايه هاي تفکر بازار آزاد رشد انفجاري را تجربه کرده است. اوکراين که پيش از استقلال جزو ارکان مهم اقتصاد شوروي(چه در بخش صنعت و چه در بخش کشاورزي) به شمار مي آمد، پس از فروپاشي نظام کمونيستي و در طول دهه 90 افت و خيزهاي اقتصادي فراواني را تجربه کرد. تورم افسار گسيخته و کاهش شاخصهاي توليد در اقتصاد از آن جمله بود. اما به دنبال اعمال اصلاحات اقتصادي و رويکرد به اصول تجارت آزاد جهاني، نخستين نشانه هاي رشد توليد ناخالص داخلي در سال 2000 به ثبت رسيد.
اين اصلاحات؛ امروز بسياري از اهرمهاي لازم براي تبديل شدن اوکران را به يک قدرت بزرگ اقتصادي در اروپا، در اختيار اين کشور قرار داده است. زمينهاي حاصلخيز کشاورزي، بستر مساعد براي توسعه صنعتي، نيروي کار آموزش ديده و باسواد، و نظام کارآمد آموزشي، اهرمهايي هستند که نشان از آينده روشن دارند، چرا که اوکراين در حال حاضر هنوز نتوانسته از آثار و رکورد شديد دوره اقتصادي دهه 90 و ضربه هاي ناشي از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي رهايي يابد. هشت سال فشار اقتصادي، استانداردهاي زندگي را نسبت به دهه 80 ميلادي بيش از 50 درصد کاهش داده، اکثريت مردم اوکراين را به ورطه فقر سوق داده است. هرچند اقتصاد خرد اوکراين از شرايط با ثباتي برخوردار است.
هريونيا، واحد پول اوکراين(هر هريونيا معادل 1692 ريال) که از سپتامبر 96 جايگزين روبل گرديد نيز کم وبيش با ثبات مانده است. در پي افزايش توليد ناخالص داخلي در سال2000 (نخستين رشد اقتصادي از زمان استقلال کشور) شاخص صادرات معادل 6 درصد و شاخص توليدات صنعتي معادل 9/12 درصد افزايش يافت. در سال 2001 نيز رشد اقتصادي مثبت بود تا جايي که شاخص توليد ناخالص داخلي واقعي 9 درصد و توليدات صنعتي 14 درصد افزايش را نشان مي دادند. اوکراين از منابع غني طبيعي و معدني بهره مي برد. علاوه بر ذخاير قابل توجه نفت، اين کشور از ديگر منابع مهم انرژي شامل زغال سنگ، گاز طبيعي، هيدروالکتريسيته(برق آبي) و عناصر مورد نياز براي توليد سوخت هسته اي نيز برخوردار است.از جمله توليدات مهم صنعتي در اوکراين مي توان به آهن ريخته گري، فولاد و انواع لوله اشاره کرد. در سال 2005، اين کشور به عنوان هفتمين توليد کننده بزرگ فولاد در دنيا شناخته شد. صنايع شيميايي اوکراين نيز با توليد کک، کودهاي زراعي و اسيد سولفوريک نقش مهمي در اقتصاد کشور ايفا مي کنند. اوکراين علاوه بر برخورداري از قابليتهاي چشم گير در توليد تجهيزات فلزي از جمله لوکوموتيوهاي ديزلي، تراکتور و اتومبيل، بخش قابل توجهي از نيازهاي روسيه و ديگر کشورهاي جدا شده از شوروي سابق را در حوزه هاي الکترونيک، صنايع نظامي و برنامه هاي فضايي تأمين مي کند. از جمله توليدات عمده اوکراين در بخش کشاورزي و توليدي نيز مي توان به شکر، گوشت، شير و غلات اشاره کرد. در روند اصلاحات اقتصادي، اوکراين به سرمايه گذاري و تجارت خارجي توجه ويژه اي مبذول داشته است. در همين راستا، پارلمان اوکراين قانوني را به تصويب رساند که براساس آن سرمايه گذاران غربي مي توانند املاک، مستغلات و شرکتهاي اوکرايني را خريداري کنند و ضمن برخورداري از تملک کامل، به کسب درآمد بپردازند. البته در مقابل اين قانون هنوز موانعي چون بوروکراسي و فساد اداري خودنمايي مي کنند، اما قدر مسلم اين که دولت عزم خود را براي جذب سرمايه هاي خارجي جزم کرده و قصد دارد موانع را از سر راه اين طرح حذف کند.
تا آوريل 2006(آخرين امار) حجم کامل سرمايه گذاريهاي مستقيم خارجي در اوکراين حدود 4/17 ميليارد دلار اعلام شده است. ضمن آن که بيشتر مبادلات تجاري اين کشور با روسيه و اتحاديه اروپا انجام شده است. ضمن آن که بيشتر مبادلات تجاري اين کشور با روسيه و اتحاديه اروپا انجام شده است. در همين سال، توليد ناخالص داخلي اوکراين 8/355 ميليارد دلار، رشد GDP (توليد ناخالص داخلي)6 درصد،نرخ تورم 5 درصد ،جمعيت زير خط فقر 7/26 درصد، نيروي کار 6/9 ميليون نفر، نرخ بيکاري 6 درصد، صادرات 12/39 ميليارد دلار و بدهي خارجي اين کشور 67/41 ميليارد دلار برآورده شده است.
اوکراين در توليد برق کاملاً خودکفاست و حتي برق را به روسيه و شرق اروپا نيز صادر مي کند. اين خودکفايي به لطف برخورداري از انرژي اتمي و منابع انرژي زاي آبي حاصل شده است. اوکراين به رغم برخورداري از منابع غني نفت و گاز، با مشکل جدي در بخش پالايش مواجه است تا جايي که 90 درصد از نفت و گازمصرفي خود را وارد مي کند. روسيه اصلي ترين تأمين کننده نفت اوکراين است و ترکمنستان نيز بخش عمده اي از گاز مصرفي اين کشور را تأمين مي کند.(1) همين مسئله موجب شده تا روسيه نقش اساسي در برپايي انقلاب آبي اوکراين داشته باشد. تا قبل از روي کار آمدن يوشچنکو، رئيس جمهوري فعلي دو رئيس جمهور ديگر در اين کشور به حکومت رسيده بودند. رويدادهاي اوکراين که نخست به انقلاب نارنجي و سپس به انقلاب آبي مشهور شده است يکي از نقاط عطف در تاريخ جديد اين کشور است که برآنيم تا به تجزبه و تحليل اين دو انقلاب، علل، عوامل و متغيرهاي تأثيرگذار دروني و بروني که موجبات پيدايي چنين تحولاتي شدند بپردازيم.
انقلاب نارنجي
عده اي اين رخداد مهم و قابل توجه را در راستاي اقدام مشابه صورت پذيرفته در جمهوري گرجستان(که منجر به روي کارآمدن مهره مشابهي شده بود)، انقلاب نارنجي (عليه روسها و اقتدارگرايي آنها در اوکراين) نامگذاري کردند. تحليلگران اين اقدام را نقطه عطفي در کاهش قدرت عملي روسيه در محدوده حيات خلوت و حاشيه امنيتي خود يعني در جمهوري هاي مستقل جدا شده از اتحاد جماهير شوروي(پس از فروپاشي آن) به شمار آوردند. آنان حتي پيش بيني کردند که اين روند تداوم يافته و روز به روز منجر به نفوذ و ريشه دار شدن جريانات، افراد و گروههاي وابسته به آمريکا و غرب در دايره حاشيه امنيتي فدراسيون روسيه خواهد شد. عمده ترين شعارهايي که يوشچنکو و طيف وابسته به جريانات فکري وي در جمهوري اوکراين قبل و اوايل روي کار آمدن در افکار عمومي سر مي دادند، ايجاد دگرگوني و اصلاحات در سيستم اقتصادي و معيشتي اوکراين و ايجاد و برقراري آزادي کامل در عرصه هاي گوناگون سياسي، اقتصادي و ... بود. تحولات اوکراين که در فاصله روزهاي 21 نوامبر لغايت 26 دسامبر 2004 رخ داده؛ نقطه آغاز انقلاب نارنجي است که به توضيح پيرامون آن خواهيم پرداخت.
در دوم آذر ماه 1383 متعاقب برگزاري انتخابات رياست جمهوري اوکراين و اعلام پيروزي ويکتور يانوکوويچ با احراز 49/58 درصد آراء، اپوزيسيون داخلي و ناظران بين المللي (به ويژه ناظران سازمان امنيت و همکاري اروپا) موارد عديده اي از تخلف در جريان رأي گيري را اعلام کردند. اين درحالي بود که ناظران اعزامي از کشورهاي مشترک المنافع به رغم وجود تخلفات فراوان، روند برگزاري انتخابات را قانوني اعلام کرده بودند، حمايت کرملين از يانوکوويچ به طور جدي تداوم داشت و در همين رابطه ولاديمير پوتين پيش از برگزاري انتخابات دو بار به کي اف سفر کرد.پس از پيروزي يانوکوويچ، پوتين مبارزات انتخاباتي اوکراين را شفاف و صادقانه خواند و پيروزي به دست آمده را قاطع ناميد. پيروزي ويکتور يانوکوويچ در انتخابات رياست جمهوري در نوامبر 1994 اوکراين نشان دهنده نفوذ روزافزون روسيه دراين کشور بود(3). نخبگان روسي يا هواداران اوکرايني روسيه هم چنان تحت تأثير کليشه هاي دوران جنگ سرد، اهداف آمريکا در اوراسيا را تحليل مي کردند. يانوکوويچ با کسب 49/46 درصد آراي راي دهندگان به عنوان رئيس جمهوري اوکراين انتخاب شد و رقيب او، ويکتور يوشچنکو 46/61 درصد آرا را به دست آورد(4). روسيه در دوران پوتين براي کاهش وابستگي و تمايل اوکراين به غرب و افزايش همبستگي با مسکو بسيار کوشيد. پيروزي يانوکوويچ مي توانست نفوذ روسيه بر روسيه سفيد را نيز استحکام بخشد. در اين شرايط فشار بر گرجستان به رهبري ميخاييل ساآ کاشويلي و ازبکستان به رهبري اسلام کريم اف که متحد استراتژيک آمريکا در شرايط پس از 11 سپتامبر محسوب شدند، شدت يافت.
پيروزي يانوکوويچ در اوکراين مي توانست فرآيند وابستگي دولتها به آمريکا در قلمرو اوراسيا و خاورميانه را با دشواري جدي مواجه سازد. در اين چارچوب اوکراين از اهميت ويژه اي برخوردار بود اما با اعلام نتايج اوليه انتخابات، ويکتور يوشچنکو صحت انتخابات را مورد ترديد قرار داد و اتحاديه اروپا نيز حمايت خود را از ديدگاههاي وي اعلام کرد.پوتين طي سخناني اعلام کرد فقط مردم اوکراين مي توانند در اين مورد تصميم گيري کنند و چند روز بعد مردم اوکراين به خيابانها ريختند. دولت آمريکا با حمايت از ويکتور يوشچنکو در طراحي و اجراي کودتايي فوق مدرن، نقش آفريني کرد.آمريکا تکنيکهايي را به کار گرفت که پيش از اين در سال 2000 در صربستان و در سال 2003 در گرجستان (و به طور ناموفق در روسيه سفيد در 2001)اجرا کرده بود(5).
پي نوشت ها :
* مدير پژوهش و عضو هيئت علمي دانشکده علوم سياسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران
1-"What color will be Ukraine's Revoloution?",see:
http://Kargozaran.com/Released/86-01-15/28.htm.
2-"Yushchenko takes reins in Ukraine",see:
http://news.bbc.co.uk/2/hi/europe/4198957.stm
3-pavel Demes(2007),Reclaiming Democracy:civil Society and Electoral change in central and Eastern Europe, German Marshall Fund,pp.12-25.
4-"Results of Voting in Ukraine presidential Elections 2004",
http://www.cvk.gov.ua/pls/vp2004/wp001e
5-"orang Revolution", see http://www.orangerevoloution.com.
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}